تجربه گیم پلی شوالیه آرکام «Batman: Arkham Knight» تا حدودی قابلدرک بود. خودِ من هم کمی با گیمپلی غیرمنسجم بازی مشکل دارم و باور دارم استفادهی بیش از اندازه از بتموبیل باعث شده تا بتمن از بتمنبودن دور شود و بیشتر به یک بازی ماشین جنگی متمایل شود. اما این اصلاً به این معنا نیست که میتوانیم به راحتی از شوالیه آرکام «Batman: Arkham Knight» به عنوان یک دلسردی تمامعیار یاد کنیم.
آخه، چنین اتفاقی هم افتاد. برخلاف «تیمارستان آرکام» و «شهر آرکام» که در سالهای عرضهشان به نقل و نبات بحث و گفتگوها تبدیل شده بودند، «شوالیهی آرکام» به سرعت ناپدید شد. نمیدانم، به خاطر عرضه بازی بزرگتر و انقلابیتری مثل جادوگر ۳ «The Witcher 3» حدود یکی-دو ماه قبل از آن بود یا چیز دیگری. اما حقیقت این است که «شوالیهی آرکام» نه تنها پایان شکوهمندی بر سهگانهی راکاستدی است، بلکه میخواهم بگویم این بازی یکی از بهترین نبردهای بتمن/جوکری که تاکنون دیدهام را نیز در خود دارد.
بهطوری که اگر از «شوالیهی تاریکی» در سینما و «جوک مرگبار» در میان کامیکبوکها، به عنوان نهایت داستان این دو یاد میشود، «شوالیهی آرکام» هم چنین جایگاهی را در مدیوم بازی برعهده دارد. اما مسئله این است که این بازی به اندازهی دوتای دیگر در میان طرفداران بتمن و جوکر مشهور و محبوب نیست. بزرگترین دلیلش هم به نظر من این است که «شوالیهی آرکام» دچار همان سندروم آزاردهندهای شده که قسمت سوم بتمن نولان تا به امروز از آن رنج میبرد.
اینکه مردم به طرز عجیب و غریبی از این میگویند که «شوالیه تاریکی برمیخیزد» چه فیلم ناامیدکنندهای بود، اما وقتی به بررسی فیلم میپردازیم، میبینیم که اتفاقاً چه پایان بینقص و جمعبندی ایدهآلی بر این سهگانه است. «شوالیهی آرکام» هم چنین وضعیتی دارد، اما در حالی که راکاستدی کار سختتری را با بازیشان انجام داده است. اگر «بین» در مقایسه با جوکر، شخصیت ناشناختهتری است، ما بیشمار داستان بازی مختلف دربارهی نبرد بتمن و جوکر داریم.
تعداد کامیکبوکها و اقتباسهای مختلفی که به بتمن و بزرگترین دشمنش میپردازند، آنقدر زیاد است که روایت یک داستان دستاول که مخاطب را با جلوهی تازهای از نزاع این دو روبهرو کند خیلی خیلی سخت است. مخصوصاً در دنیایی که شاهکاری به اسم «شوالیهی تاریکی» هم وجود دارد. اتفاقا خودِ من قبل از آغاز «شوالیهی آرکام» به این فکر میکردم که واقعا بعد از کاری که نولان با جوکر کرد، دیگر چه داستان تازهای برای روایت دربارهی او باقی مانده است.
خیلی زود جوابم را در قالب «شوالیهی آرکام» گرفتم. و در کمال شگفتی و خوشحالی باید بگویم: این بازی یکی از جذابترین و عمیقترین داستانهای بتمن/جوکری تاریخ را دارد. در حالی که جوکرش یک جوکر واقعی نیست و فقط زایدهی توهمات ترسناک بتمن است. بنابراین اگر شما هم بهطرز دیوانهواری طرفدار خفاش و دلقک باشید، باید حس حوشحالی من از روبهرو شدن با یک داستان درجهیک از این دو را درک کنید. و اگر این بازی از زیر دستتان در رفته، آن را هرچه زودتر گیر بیاورید.

حالا نکتهی تحسینبرانگیز کار راک استدی این است که آنها برای سومین بار پیاپی جوکر را به عنوان آنتاگونیست اصلیشان انتخاب کردهاند. بهشخصه یکی از ترسهایم قبل از اجرای بازی این بود که نکند حضور جوکر به خاطر محبوبیت بیحد و مرزش، یکی از ابزارهای تبلیغاتی این بازی باشد و با وجود مترسک و شوالیهی آرکام، جوکر حضور بیمعنی و مفهومی داشته باشد. اما خیلی طول نمیکشد که متوجه میشویم، باز دوباره داستان حول جوکر میچرخد و این نه تنها بد نیست، بلکه راک استدی در این بازی پختهترین جوکرشان را به نمایش میگذارد.
پختهترین از این لحاظ که آنها با جوکر همان کاری را میکنند که او را از زمان تولدش تاکنون اینقدر دوستداشتنی، جذاب و وحشتناک کرده است. همانطور که در «شوالیهی تاریکی» متوجه چهرهی تراژیک جوکر میشویم و میفهمیم که او در پشت تمام این گندهبازیها و ساخ و شانهکشیها، مردی است که میخواهد دنیا را به اندازهی خودش پایین بکشد و همه را شبیه به خودش به موجوداتی کثیف تبدیل کند.
در جریان شوالیه آرکام «Batman: Arkham Knight» هم متوجه میشویم که حتی آنتاگونیست بزرگی مثل جوکر که ما او را به عنوان موجودی میشناسیم که توی صورت مرگ میخندد، از چیزی «وحشت» دارد. و آن هم «فراموش»شدن است. اینکه بدون اینکه کسی او را به یاد بیاورد از دنیا برود. اینکه بدون به جا گذاشتن میراثی بزرگ نفس آخرش را بکشد. این همان چیزی است که جوکر را در این بازی به شخصیت همدلیبرانگیز و تراژیکی تبدیل میکند، اما در مقابل هدفی که جوکر دارد این است که از طریق بتمن، ماندگار شود. حتما میپرسید جوکر که در پایان «شهر آرکام» مُرد.

او چگونه میتواند پس از مرگ ماندگار شود و طرز فکرش را گسترش دهد؟ او از طریق تبدیل کردن بتمن به مامور آشوبی مثل خودش چنین برنامهای در سر دارد. و این چیزی است که هدف او را در این بازی خیلی درگیرکننده و قوی میکند. او میخواهد از طریق تبدیل کردن عدالتمندترین فرد گاتهام به قاتل بیرحمی مثل خودش که از سوختن دنیا لذت میبرد، نام و میراث جوکر را ابدی کند. اما چگونه؟ مگر جوکر نمُرده است؟
خب، ماجرا از جایی آغاز میشود که اگرچه جوکر در پایان شهر آرکام «Arkham City» کشته میشود، اما او نمونههایی از خون آلودهاش را به چندین مرکز درمانی در گاتهام فرستاده تا بقیه را مبتلا به بیماری خودش کند. در «شوالیهی آرکام» فاش میشود که بعد از تمام تلاشهای بتمن، هنوز پنج نفر با خون جوکر مبتلا شدهاند که یکی از آنها خودِ بتمن است. این یعنی تمام مبتلایان هر لحظه ممکن است عقلشان را از دست بدهند و تبدیل به نمایندهی زندهای از جوکر شوند.
اگرچه جزییات این بیماری چندان مشخص نیست، اما از قرار معلوم در نهایت ذهن مبتلایان بهطور کامل توسط این ویروس مورد حمله قرار میگیرد و حتی چهره و ظاهر و رفتار فرد به خصوصیات آشنای جوکر تغییر میکند. این وسط، با اینکه بتمن در قسمت قبلی خودش را با استفاده از پادزهر از شر این بیماری راحت میکند، اما در جریان «شوالیهی آرکام» مشخص میشود که «سم ترس» مترسک کاری میکند تا پادزهر تاثیر خودش را از دست بدهد و اینگونه ویروس دوباره تا حدودی کنترل بدن بتمن را به دست میگیرد.

ناگفته نماند که بتمن از لحظهای شروع به دیدن جوکر میکند که در معرض سم ترس مترسک قرار میگیرد. سم ترس مترسک همانطور که از نامش پیداست، هولناکترین ترسهای کسی که در معرض آن قرار میگیرد را بیرون میریزد. بتمن به محض استنشاق این سم با جوکر در پشت سرش مواجه میشود. در طول بازی سم ترس مترسک به جز جوکر هیچ توهمات دیگری برای بتمن در پی نداشته است.
این به این معناست که بتمن واقعا از هیچ چیزی نمیترسد، جز جوکر. نویسندگان بهطرز نامحسوسی به این اشاره میکنند که حتی شجاعترین قهرمان دنیا هم از چیزی میترسد و آن جوکر است. یا به عبارتی دیگر، بتمن از قیافهی جوکر نمیترسد، بلکه از این میترسد که نکند به کسی مثل او تبدیل شود. چون حتما این جملهی معروف را به خاطر دارید که بتمن فقط یک روز بد با تبدیل شدن به جوکر فاصله دارد و آنها هر دو دیوانگانی هستند که فقط در هدفی که دارند تفاوت دارند و در واقع نقاط مشترک زیادی با همدیگر دارند.
خلاصه اینکه بیدار شدن ویروس جوکر در بدن بتمن و فاش شدن بزرگترین ترسِ بتمن توسط سم مترسک، کاری میکند تا جوکر زنده شود. البته نه به صورت فیزیکی. در طول «شوالیهی آرکام»، ما با جوکر واقعی سروکار نداریم، بلکه جوکری را میبینیم که زایدهی ذهن بروس وین است. این نکتهی مهم را نباید فراموش کنیم که اگر احساس میکنید جوکری که در «شوالیهی آرکام» میبینید با دو بازی قبلی فرق دارد، تمامیاش به این دلیل است که ما در حال تماشای جوکری که براساس دانستههای بتمن ساخته شده است هستیم، نه جوکر واقعی.
