HADES و سیگنال مرموز
پس از کشف راز Zero Dawn، Aloy باید به منطقهای دیگر برود تا اطلاعات بیشتری از GAIA کسب کند. پس از مدتی، او دربارهی برنامهای دیگر به نام HADES اطلاعاتی را فرا میگیرد. HADES به این منظور خلق شده است که اگر اشتباه یا اتفاق غیرمنتظرهای در پروسه کارهای GAIA پیش بیاید، فعال شده و زمین را به روش خود پاکسازی کند؛ مانند همان ارتش رباتهایی که انسانها را در ابتدا از بین بردند. HADES در این شرایط Hephaestus را فعال میکند تا رباتهایی خطرناک بسازد و زمین را دوباره از هر گونه زندگی بزداید.
این ممکن است خیلی آزاردهنده به نظر برسد اما در واقع این اتفاق و برنامهای مفید و خوب است. این کار با پاکسازی دوبارهی زمین از هر اشکالی، فرصت دوبارهای به GAIA میداد که همه چیز را دوباره شروع کند و زندگی را دوباره به زمین بیاورد. اما متاسفانه همه چیز طبق پیشبینیها عمل نکرده است. Aloy پس از اینکه راهی برای دسترسی به پناهگاه زیرزمینی Zero Dawn پیدا میکند، به همان محلی که در آن متولد شده است، در کوه قبیله Nora میرود و اینجاست که میتواند به پایانه GAIA دسترسی پیدا کند.
در این منطقه میباشد که Aloy بالاخره از ریشهی اتفاقات اخیر و جواب سوال اینکه چرا برنامههای GAIA به خوبی پیش نرفت، مطلع میشود. زمانی که GAIA مشغول انجام وظایف خود به منظور بازگرداندن زندگی بر روی کرهی زمین بود، سیگنالی مرموز را دریافت میکند که باعث میشود کنترل برنامههای بسیار مهم و ضروری خود را از دست بدهد. همان برنامههای کلیدی که برای ترافرم کردن زمین، کمک به ساخت نوزادان و تامین امنیت بشر، در حال انجام بوده است. این سیگنال باعث میشود که HADES کنترل خود را بدست بگیرد و بدون اینکه تایید GAIA را داشته باشد، بر ضد انسانها و زندگی در کرهی زمین عمل کند.
حالا انسانها دوباره به مدت زمان ۶۰ روز تا انقراض فاصله داشتند. GAIA به سیگنالی که باعث اینکار شده است، مشکوک شده و نتیجه میگیرد که نقشهی جایگزینی تدارک ببیند. GAIA انفجار بزرگ و مهیبی را تدارک میبیند که HADES و GAIA را با هم نابود میکند. اینکار به منظور جلوگیری از انجام وظیفهی HADES و نابود شدن انسانها انجام شد ولی همینطور انسانها را به حال خود رها کرده و در عدم حضور GAIA سرنوشتشان را در دستان خودشان قرار میدهد. اما متاسفانه HADES میتواند ویروسی را در سیستم کنترل خود وارد کرده و از محلی که در آن بصورت کنترل شده نگهداری میشد، به مکان نامعلومی فرار کند.
یکی دیگر از برنامههای جایگزینی که سالها قبل از اتفاقات اصلی Horizon: Zero Dawn فعال شده بود، خلق نمونهای بسیار مشابه از Elisabet Sobeck بود. این نمونهی مشابه همان شخصیت اصلی بازی یعنی Aloy میباشد. او اساساً یک کلون از خالق GAIA یعنی Elisabet میباشد و به منظور کمک به انسانها در مقابله با اتفاقات عجیب و غریبی که تجربه میکنند، به وجود آمده است. با اینکه در تحقیقات GAIA پیشبینی میشد مردم برای Aloy اهمیت ویژهای قائل شوند اما این اتفاق نیافتد و به دلیل خرافات و عدم وجود دانش کافی، آنها او را یک Outcast نامیدند.
نابودی دانش و فرهنگ Horizon: Zero Dawn
یکی از بزرگترین سوال هایی که از زمان معرفی بازی، در ذهن طرفداران شکل گرفته بود این است که چرا با وجود گذشت سال ها و اتفاق افتادن بازی در آیندهای دور و رباتهای پیشرفتهای که سراسر زمین را فرا گرفتهاند، انسانها در بازی هنوز به شکل قبیلهای زندگی میکنند و ادیان و خرافات بیاساس و پایه را سرلوحهی زندگی خود قرار دادهاند؟! چندی پیش Apollo (خدای دانش) را معرفی کردیم و وظیفهی او که حفظ و در نهایت انتقال دانش به انسانهای نسل بعدی بود را شرح دادیم. اما Aloy متاسفانه پی میبرد که Apollo توسط Ted Faro، رئیس و موسس شرکت FAS نابود شده است.
همان فردی که همهی اتفاقات فاجعهبار دنیای Horizon: Zero Dawn از او و تصمیماتش سرچشمه میگیرد. Aloy پس از مدتی متوجه میشود که Ted Faro گروهی از انسانها به نام آلفاها را به قتل رسانده است . آلفاها انسانهای پیشینی بودند که بر روی پروژهی Zero Dawn کار میکردند و انسانهایی منتخب بودند که وظیفه داشتند دانش خود را به نسل جدید انسانها منتقل کنند. Ted همینطور سیستمهای Apollo را به طور کامل از هرگونه دانش، فرهنگ و تکنولوژی پاکسازی کرد اما هدف او از اینکار چه بود؟!
او بر این باور بود که دانش برای انسانها خطرناک است و مانند طلسمی عمل خواهد کرد و باری دیگر انسانها را به نابودی خواهد کشاند. بنابراین به این علت است که مردم به طور قبیلهای و اولیه زندگی میکند و هیچ دانش و درکی از تکنولوژی نداشته و در مورد انسانهای پیشین نیز اطلاعات بسیار کمی دارند.Aloy حالا بیشتر اطلاعاتی که سال ها به دنبال آن بوده است را میداند و از سرنوشت غمانگیز انسانهای پیشین اطلاع پیدا کرده است و کمکم زمان آن رسیده است که با کمک Sylens و مهارتهای فوقالعادهی خود در مبارزه، نسل انسانهایِ دوران خود را نجات دهد.
هویت و گذشته Sylens
Sylens همان شخصیتی نیست که در ظاهر به نظر میرسد؛ با این حال در طول بازی هیچوقت به طور کامل مشخص نمیشود که او واقعاً کیست. مفیدترین اطلاعاتی که از او بدست میآوریم این است که او مسئول برخواستن HADES میباشد. او HADES را در حالی که در عمق کوهی عظیم دفن شده بود، پیدا میکند و این هوش مصنوعیِ پیشرفته قول فرادادن دانش را به Sylens میدهد. بنابراین او به HADES کمک میکند تا Eclipse را با استفاده از قبیلهی Shadow Carja که پس از قتل شاه دیوانه، شکست خورده و تشنهی خون، منتظر فرصتی برای انتقام بودند، سازماندهی و تاسیس کند و از آن برای پایان دادن به زندگی انسانها استفاده کند.
Shadow Carja قبل از برخواستن HADES نیز انسانهایی خطرناک بودند اما بدون در اختیار داشتن دانش لازم ابدا نمیتوانستند رباتها را به خدمت خود بگیرند. اینجاست که HADES با کمک کردن به آنها در فعال کردن رباتها و استفاده از آنها در نبردهایشان، در واقع از آنها برای رسیدن به هدف اصلی خود استفاده کرد. هدف اصلی HADES بنایی به نام The Spire بود که در نزدیکی شهر Meridian واقع بود. The Spire بنایی بسیار بلند بود که در واقع توسط GAIA ساخته شده بود و پس از نفوذ به کدهای غیرفعالسازی رباتها، برای ارسال سیگنالهای غیرفعالسازی به سراسر جهان و از کار انداختن تمام رباتهای شرکت FAS بنا شده بود.
حالا HADES قصد دارد که از The Spire استفاده کرده تا سیگنالی برای فعال کردن تمام رباتهایی که سال ها پیش غیرفعال شدهاند، بفرستد و با نابود کردن تمام موجودات زنده و ایجاد سیارهای مملو از رباتها، دوباره فاجعهای جهانی را رقم بزند. در بازی هیچ وقت مشخص نمیشود که چرا HADES قصد انجام اینکار را دارد، در حالی که GAIA مسلما اجازهی اینکار را به او نداده است. همانطور که قبلاً گفتیم، HADES برای دادن شانس دیگری برای نسل انسانها به وجود آمده است اما حالا بدون وجود GAIA برای کنترل اوضاع و خلق زندگی پس از پاکسازی زمین، سرنوشت انسانها برای همیشه در خطر است.
در ادامه Sylens به Aloy اطلاع میدهد که بدلیل جبران خساراتی که با تاسیس Eclipse به بار آورده است، حالا در حال کمک کردن به او میباشد و تمام چیزهایی که انجام داده است به منظور بدست آوردن دانش بیشتر بوده است. Sylens نیزهی خود که قابلیت تزریق یک کد Override (باطل کردن) به HADES را دارد به Aloy میدهد تا با بتواند بشریت را نجات دهد. حالا زمان آن رسیده است که Aloy با خطری که زندگی انسانها را تهدید میکند روبهرو شده و بالاخره هدف آفرینش خود را درک کند.
نبرد نهایی با HADES
HADES چیزی بیش از یک برنامهی کامپیوتری و هوش مصنوعی نیست؛ درست مانند GAIA. بنابراین مبارزه با او به معنای روبهرو شدن با رباتهای Deathbringer تحت کنترل او و انسانهای عضو Eclipse که به او اعتقاد راسخ دارند، میباشد. این بیشک مبارزهای سخت و چالشبرانگیز است که Aloy به منظور نجات بشریت باید در آن پیروز شود. ارتش HADES بالاخره کنترل The Spire را بر عهده گرفته و زمانی بسیار اندک تا ارسال سیگنال موردنظر و برخاستن تمام رباتهای سراسر دنیا باقی مانده است. Aloy پس از مبارزهای طاقت فرسا بالاخره به محل موردنظر رسیده اما سیگنال موردنظر به تازگی ارسال شده است.
حالا در نمایی که سراسر دنیا را نشان میدهد، میتوانید خیزش دوبارهی رباتهای قدیمی را شاهد باشید. آنها آماده هستند که هر چیزی که در مقابلشان باشد را در کسری از ثانیه از بین ببرند. حالا Aloy درگیر مبارزهی نهایی بازی شده و پس از مقابلهای نفسگیر موفق میشود به HADES نزدیک شده و فرصت پیدا میکند، قبل از اینکه رباتها کاری را از پیش ببرند، آنها را متوقف کند. وقتی Aloy نیزهی موردنظر را به درون این ماشین فرو میکند، خود را درون سیستمی مشاهده میکند که از او نام و درجهاش را میپرسد.
بنابراین او اطلاعات Elisabet Sobeck را به همراه اطلاعاتش بازگو میکند و پس از اسکن شدن و بدلیل تشابه بسیار زیاد در DNA خود Aloy و Elisabet، این اطلاعات پذیرفته میشود. اینجاست که آخرین تلاش و آخرین نقشهی جایگزین GAIA که فراهم کردن کلونی بسیار مشابه به Elisabet Sobeck که همان Aloy میباشد، بالاخره به بار نشسته و زمین را از شر HADES و تهدید رباتها رها میکند. Aloy با هدف آفرینش خود مواجه شده و متوجه میشود که او آخرین امید GAIA برای تضمین آیندهی انسانها بوده است و فقط او میتوانسته HADES را شکست دهد.
پایانی که نوید آغازی دیگر را میدهد
بعد از شکست دادن HADES، در یک کاتسین به گوش فرا دادن به گفتوگویی بین Elisabet و GAIA در گذشته دعوت میشویم. داستانی از ۶ سالگی Elisabet بازگو میشود که او یک درخت را تصادفا آتش زده است و باعث مرگ تمام پرندگانی که بر روی این درخت زندگی میکردند شده است. مادرش او را مجبور کرده است تا به درخت و پرندگان مرده نگاه کند و با اشتباهات خود روبهرو شود. مادرش به او میگوید که باید با نتیجهی کارهای خود روبهرو شود و زندگی دیگران برای او در اولویت باشد. احتمالاً تاثیرات این تجربه است که به او در روبهرو شدن با جهنمی که Ted Faro با اشتباهاتش به وجود آورده بود، کمک میکند و باعث میشود او به صورت عقلانی و به دور از احساس، چارهای برای این مشکل بزرگ بیاندیشد و اهمیت بسیاری به سرنوشت بشریت بدهد.
متوجه میشویم که Elisabet آرزوی داشتن یک دختر را داشته است. دختری که شجاع، مهربان و باهوش باشد و توانایی کمک به بشریت را داشته باشد؛ تقریبا همان صفاتی که در Aloy مشاهده میکنیم. پس از نبرد با HADES، Aloy تصمیم میگیرد تا محل مرگ Elisabet را پیدا کند. زمانی که Aloy او را پیدا میکند، Elisabet در دستانش نقشهی از کرهی زمین را نگه داشته است. تمام کارها و چیزهایی که او قربانی کرده است تماماً برای دنیا و افرادی که در آن زندگی میکنند، بوده است. این میتوانست پایانی ساده و زیبا را برای بازی رقم بزند، اما Guerrilla Games یک کاتسین پایانی دیگر در بازی گنجانده است که سوالهای بسیاری را به وجود میآورد و دقیقاً برعکس کاتسین قبلی، حال و هوای شرورانهای دارد.
گروهی از مردم در آیندهای نامعلوم تصادفاً به محل غیرفعال شدن HADES میرسند که هنوز همان نیزه درون آن بصورت فرو رفته باقی مانده است. ناگهان او فعال شده و شعلهای قرمز رنگ و مرموز را به سمت آسمان میفرستد. این شعله در مکانی دیگر توسط Sylens دریافت میشود و در محفظهای کوچک در دستان او محبوس میشود. مشخص میشود که این شعله همان HADES بوده است که حالا در اختیار Sylens قرار گرفته است. جملات پایانی Sylens به او اینگونه است:
«سلام دوست قدیمی. مرا به یاد میآوری؟ هنوز خیلی چیزها برای صحبت کردن داریم. چیزهایی که هیچوقت فاش نکردی. برای مثال دربارهی اربابانت چیزی نگفتی. همانهایی که آن سیگنال مرموز را برای بیدار کردن تو فرستادند. دانش پاداشهای خود را دارد، مگه نه؟ خب…بیا شروع کنیم.»
پس از این صحنهای را میبینیم که Sylens به رباتی عظیمالجثه و غیرفعال مینگرد و به نظر میرسد که با استفاده از کمک HADES فصد فعال کردن آن را دارد. بعد از پایان بازی هنوز سوال هایی وجود دارد که ذهنمان را به خود مشغول میکند. هدف اصلی و گذشتهی Sylens چیست؟! آیا او Aloy را به بازی گرفته است تا به هدف خود برسد؟! سیگنال مرموزی که HADES را بیدار کرده و او را به یک هوش مصنوعی شرور تبدیل کرده است، از کجا و از سمت چه کسی فرستاده شده است؟! همه این سوال های بیجواب و کاتسین پایانیِ مرموز بازی خبر از ادامهای بر Horizon: Zero Dawn میدهند.
کاش روی پی سی هم بیاد