استارت مایکروسافت برای Gears of War
سال ۲۰۰۳ است. جایی که مایکروسافت در حال تدارک بازی های بزرگ برای زمان انتشار کنسول جدید x360 است. Halo 3 بازی بزرگی بود که تا دو سال پس از معرفی X360 هم به بازار عرضه نمیشد. بخش بازیسازی مایکروسافت نیز برای پرکردن این خلا بزرگ به دنبالی راهی بود تا درنهایت به استدیو Epic Game رسید. استدیویی که تا قبل از ورورد کلیفورد بلزینسکی (Cliff Bleszinski) حتی تا مرز ورشکستگی هم پیش رفت. کلیفورد بلزینسکی ملقب به «کلیف بی» شخصی بود که اولین بازی خود را در سن ۱۷ سالگی و در سال ۱۹۹۱ ساخت.
او توانست با بازی شخصی خود به نام The Palace Of Deceit : Dragon نگاه رئیس وقت استدیو Epic Game یعنی «تیم سوئینی» را به خود جلب کند. پس از این این اتفاق، سوئینی که از دیدن بازی و خلاقیت کلیفورد تحت تاثیر قرار گرفته بود بلافاصله او را به استخدام Epic درآورد و درست یکسال بعد کلیف بلزینسکی موفق شد اولین بازی رسمی خود با نام Jazz Jackrabbit را منتشر کند. موفقیت او ادامه داشت تا اینکه نوبت به سری مشهور Unreal رسید تا بتواند با آن بازی نام خود را بر سر زبان ها اندازد.
پس از موفقیت با بازی Unreal بود که کلیف به فکر ساخت بازی جدیدی با موتور Unreal Engine در ذهنش خطور کرد. بازی جدیدی که هدفش سراسر خشونت و نا امیدی، جنگ، نابودی بشریت و زمین و … بود. هدف این بود که این بازی مانند هیچ کدام از بازی های بزرگی همچون RE 4 و Unreal نباشد. پس از بررسی های فراوان آنها سرانجام «کریس استاکی» طراح ارشد Kiil Switch را استخدام کردند و با بودجه ای ۱۰ میلیون دلاری ساخت ادامه بازی را از سر گرفتند.
.
ساخت و توسعه بازی جدید کلیف همزمان بود با مراحل تبلیغاتی Xbox 360 مایکروسافت. پس از اینکه مایکروسافت از آماده نشدن Halo 3 به عنوان بازی زمان انتشارش مطمئن شد، به سمت استدیو Epic و بازی جدید آنها یعنی Gears Of War رفت. غول نرم افزاری خیلی زود سرمایه گذاری برای ساخت و اتمام سریعتر بازی را بیشتر کرد تا بازی در زمان لانچ کنسول و همراه با کنسول آماده بازی کردن باشد.پس از اینکه بازی به انحصار مایکروسافت درآمد، مشکلات زیادی بر سر راه ساخت بازی به وجود آمد که اصلی ترین آنها مخالفت پیتر مور (مرد اول بخش سرگرمی مایکروسافت در آن زمان) با خشونت بی حد و مرز بازی و سلاحی بود که اره برقی در زیرش نصب شده بود.
اما پس از نمایش بی نظیر بازی در E3 سال ۲۰۰۴ و نقدهای مثبت منتقدین از اولین بازی نسل بعد، مرد اول مایکروسافت یعنی بیل گیتس با حمایت خود از سلاح اره برقی و خشونت این بازی سرمایه گذاری و زمان انتشار آن برای X360 را تایید کرد. سرانجام سری Gears of War به عنوان عظیم ترین فرنچایز پس از Halo توسط Epic Games و با پشتیبانی مالی مایگروسافت در نوامبر ۲۰۰۵ به صورت انحصاری برای کنسول X360 منتشر شد. با وجود اعلام انحصاری بودن این بازی برای x360، مایکروسافت یک نسخه از آن را با کمک استدیو خلاق People Can Fly برای پلتفرم PC منتشر ساخت که شامل قابلیت های جدید و سطوح مبارزات مختلف به علاوه پشتیبانی از امکانات Windows Live بود.
تا به حال چهار شماره از این سری منتشر شده که داستان کلی هر چهار شماره مربوط به سیاره Sera و حوادث و اتفاقات پیرامون آن است. مایکروسافت موفق شد با Gears of War رکورد فروش را د ر۱۰ هفته اول فروش بشکند. Gears of War با بیش از ۳ میلیون نسخه فروش در ده هفته اول رکورد سریع ترین فروش بازی های ویدئویی سال ۲۰۰۵ و همچنین پرفروش ترین بازی Xbox Live سال ۲۰۰۷ را از آن خود کرد. در حال حاضر سری Gears of War جزو پنج بازی برتر تاریخ X360 از لحاظ فروش است و از سال ۲۰۰۵ تا ماه سپتامبر سال ۲۰۰۸، مایکروسافت موفق به فروش بیش از پنج میلیون نسخه از این بازی شده که آماری خیره کننده است.
مهمترین اتفاق برای مایکروسافت و سری Gears of War برنده شدن بازی به عنوان «بهترین بازی سال ۲۰۰۶» است که با انتخاب مننتقدین توانست این جایزه مهم را بدست آورد. موفقیت بی نظیر نسخه اول این بازی باعث ساخت نسخه های بعدی این سری شد. نسخه سوم آخرین بازی ای بود که توسط کلیف بی ساخته شد و پس از آن نیز اخباری مبنی بر ساخت فیلم هایی منطبق با سری فوق و همچنین نگارش رمان و کتاب های مختلف از روی سری اصلی به گوش میرسد که هنوز هیچ کدام به تایید نهایی نرسیده است.
پس از انتشار نسخه اول و محبوبیت آن، نسخه دوم بازی هم با فروش فوق العاده ای روبرو شد و مایکروسافت تواننست فقط در تعطیلات آخر هفته دو میلیون نسخه Gears of War 2 را به فروش برساند و دو ماه بعداز انتشار این میزان به چهار میلیون فروش رسمی رسید و بدین ترتیب توانست جایگاه هفتمین بازی پرفروش سال ۲۰۰۹ را از آن خود کند. نمیتوان نقش مثبت این بازی در فروش بالای کنسول X360 را انکار کرد. سری Gears of War دارای سه بازی اصلی و یک مقدمه برای هر سه عنوان با نام Gears of War: Judgment است که در تاریخ ۱۹ March 2013 (سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۱ ) منتشر شد.
سری Gears of War در طول سه شماره خود همواره با پیشرفت های گرافیکی همراه بوده که ماحصل آنرا در نسخه آخر میتوان دید که به جرات میشود نسخه آخر این سری را به همراه بازی کرایسیس جزو برترین عناوین کنسولی از نظر گرافیک نامید. البته بعدها نیز یک نسخه Gears of War Ultimate Edition منتشر شد که میتوانید جزئیات آن را در بررسی فنی و تحلیل تکنیکال بخوانید. ذکر این نکته هم لازم است که داستان این سری شامل همه عناوین غیر از آخرین نسخه یعنی Gears of War 4 است.
در سال های بسیار دور زمین دیگر وجود ندارد و انسان ها به سیاره ای به نام Sera که بسیار شبیه زمین است کوچ کرده اند. سیاره جدید نیز همچون کره زمین با کمبود انرژی مواجه میشود و دوران شکوه و پیشرفت در این سیاره در سایه ای تاریک فرو میرود. اما اندکی بعد کشف ماده ای جدید به نام «ایمولشن» همه چیز را دگرگون میکند. جدال بر سر این ماده پر انرژی باعث جنگی عظیم و سخت بین دو گروه COG و UIR میشود. جنگی ۷۰ ساله که در نهایت با پیروزی اتحادیه COG به اتمام میرسد.
در این جنگ، COG با استفاده از سلاح پرقدرت لیزری حریفش را به کلی نابود میکند. اما استفاده از سلاح لیزری تغییراتی را در سیاره به وجود آورده که حاصل آن نژادی وحشی به نام لوکاستها است که حملات خود را از بستر سست شده زمین شروع کرده اند. پس از جنگ های ۷۹ ساله و شروع جنگی جدید با نژاد وحشی لوکاست، آنها تعداد بسیار زیادی از مردمان سیاره Sera را نابود میکنند. شهر «جاسینتو» مقر اصلی اتحادیه COG است و داستان بازی هم پیرامون شخصیت اصلی و جان فشانی هایش در راه نجات این شهر است.
«جاسینتو» در رشته کوه های Jacinto واقع در استان Embry قرار دارد و به دلیل داشتن سنگ های گرانیت بسیار سخت در منطقه Embry به «جاسینتو» نام گذاری شده است. این شهر قبل از روز E-Day به دلیل شرایط کوهستانی و سخت بودن زمین تمامی مناطقش به عنوان اخرین و قدرتمندرین سنگر اتحادیه COG قدرت نمایی میکرد. جاسینتو به عنوان یکی از زیباترین شهرهای سیاره Sera شناخته میشود و توریست های بسیاری از مناطق دیدنی آن بازدید میکنند.
پس از اطلاعاتی مبنی بر شورش و حمله دشمن به این شهر، قانون استحکامات خط مقدم جنگ با تصویب شواری عالی شهر اجر شد و شهر به یک دژ مستحکم نظامی تبدیل شد. این شهر نیز همانند بسیاری از شهرهای بزرگ سیاره Sera در دوران صلح، شکوفا شد و به رونق بسیار زیادی دست یافت و مهمترین دلیل رونق یافتن شهر وجود فلات های مختلف از جمله فلات Jacinto است. با گسترش هنر، علم و فرهنگ شهر به حد نهایی از شکوفایی و کمال رسید تا مردم Tyran به آن افتخار کنند و این همه پیشرفت در صنایع و کارخانجات گوناگون موجب رشد جمعیت شهر و ساخته شدن میلیون ها خانه و اداره در جاسینتو شد.
پس از روز E-Day جاسینتو یکی از شهرهایی بود که به دلیل داشتن سنگ گرانیت سخت، مانع از نفوذ دشمن شد و بسیاری از مردم توانستند خود را نجات دهند. سپس در تمامی اطراف شهر حالت جنگی اعلام شد و تمام شهر برای دفاع سنگربندی شد. اتحادیه COG نیز با استفاده از ادوات نظامی و زرهی، تمامی مراکز مهم را تحت حافظت خود قرار داد و نقاط آسیب پذیر شهر ار هم تحت کنترل خود درآور . پس از حمله لوکاستها به شهر تمامی مزارع نابود شدند و بسیاری از مردم به دلیل ویرانی های زیاد چادر نشین و آواره کوچه و پس کوچه ها شدند.
این اتفاق و ویرانی ها تا ده سال پس از حمله لوکاست ها پابرجابود تا اینکه Ephyra به کلی تحت تصرف دشمن درآمد و درنهایت جاسینتو هم سقوط کرد.
جنگ امری اجتناب ناپذیر است. خلق و خو و خصلت انسانی موجب درگیری و نبردهایی سهمگین میشود که تا مدت ها آثار خود را بر جای میگذارد. اینجا سیاره Sera است؛ جایی که محل اتفاقات سری عظیم Gears of War است. سیاره ای که معادن عظیمی از ماده غنی و پر ارزشی به نام Imulsion را در دل خود جای داده. ماده ای که عامل اصلی جنگ های ۷۹ ساله معروف به جنگ Pendulum است. پس ازکشف این ماده در حفاری انسان ها برای کشف نفت توسط دکتر Helen Cooper، روش استفاده از این ماده نیز توسط او ابداع شد. او توانست طی آزمایشاتی ویژه، انرژی اصلی این ماده را آزاد کند و منبع انرژی جدیدی را بریا سیاره به وجود آورد.
متخصصان علوم شیمی و نظامی اتحادیه COG با بررسی نوع انرژی این مواد به این نتیجه رسیدند که ازانرژی عظیم حاصل دراین مواد میتوان بمب های قدرتمندی ساخت که در نهایت اولین و آخرین بمب ساخته شده این گروه بر اساس این ماده، بمب بسیار قدرتمندی به نام Lightmass است. این بمب سرنوشتی است که بشریت را نابود میکند. بمب قدرتمندی که یکی از علت های درگیری های Pendulum است.
دیری نگذشت که به دلیل کمبود منابع انرژی و رو به اتمام بودن منبع نفت در دیگر کشورهای سیاره Sera جنگ های عظیمی بین حکومت های موجود در این سیاره شکل گرفت. در میان این جنگ ها بود که جامعه شناسی زیرک و باهوش به نام Alexiy Desipich، شروع به تاسیس اتحادیه ای به نام COG کرد. اتحادیه ای که به مرجعی قانونی برای اداره و دخالت در امور سیاسی کشورهای مختلف تبدیل شد. اساس این اتحادیه بر ۸ اصل استوار بود:
دستور، پشتکار، صداقت، کوشش، افتخار، وفاداری، ایمان و فروتنی.
تمامی اعضای این اتحادیه دارای ارم «چرخ دنده ۸ پر بودند» و این آرم بر روی سینه تمامی سربازان آن مشاهده میشد. تمامی سربازانی که به عضویت این اتحادیه در می آمدند از این آرم ۸ پر استفاده میکردند که بعدها به سربازان «Gears» معروف شدند. هدف اصلی این اتحادیه جلوگیری از نابودی سیاره به واسطه جنگ های Pendulum بود. با نفوذ روز افزون قدرت این اتحادیه و دخالت آنها در امور کشورها، آنها موفق شدند جنگ های Peldulum را به اتمام برسانند و صلحی همیشگی را بین دولت های موجود در سیاره ایجاد کنند. اما دیری نگذشت که این صلح با اتفاق Emergence Day (روز اضطرار) از هم گسست و بار دیگر سیاره در جنگی عظیم تر گرفتار شد.
در کمتر از ۲۴ ساعت سیاره Sera توسط نژادی وحشی به نام لوکاست ها سقوط کرد و این موجودات موفق شدند بیشتر مناطق مهم و نظامی و صنعتی سیاره Sera را به اشغال خود در آورند. پس ازاین واقعا اتحادیه COG در سراسر سیاره Sera حکومت نظامی اعلام کرد و دستور داد تا تمامی بازمانده ها به شهر «جاسینتو» عقب نشینی کنند. «جاسینتو» تنها منطقه ای بود که به دلیل کوهستانی بودن و سخت بودن زمینش از هجوم لوکاست ها (که از زیر زمین حلمه میکردند) در امان ماند. اتحادیه COG برای مقابله با هجوم بی رحمانه لوکاست ها تمامی سلاح های ساخت و در حال ساخت شیمیایی و لیزری خود را بین سربازان و گروه های مختلف تقسیم کرد تا بتواند جلوی پیشروی لوکاست ها را بگیرد.
یکی از بهترین گروه های ارتش COG گروهی ملقب به گروه «دلتا» به فرماندهی شخصی به نام «مارکوس فینیکس» بود. مارکوس که پدرش یکی از دانشمندان نام آور اتحادیه COGاست، به دلیل نافرمانی از مافوقش به زندان افتاده بود و قرار بود اعدام شود. اما به دلیل خدمات گسترده اش در جنگ های Pendulum با تخفیف فقط به ۴۰ سال زندان محکوم شد. اما ۴ سال پس از هجوم سنگین لوکاست ها وضعف روز افزون ارتش COG، رهبران COG دستور عفو تمامی زندانیان را صادر کرده اند و اینگونه بود که «مارکوس فینیکس» برای نجات سیاره و نجات پدرش راهی جنگی ناتمام با لوکاست هاشد.
اصلی ترین هدف گروه دلتا به فرماندهی مارکوس فینیکس حافظت از دستگاه شبیه ساز تونل های زیر زمین لوکاست ها به نام Resonator و متوقف کردن پیشوری ارتش جنرال RAAM یکی از فرمانده هان بزرگ لوکاست هااست. وظیفه اصلی مارکوس پیدا کردن راهی برای ورود به شبکه تونل های زیر زمینی لوکاست ها است تا بتواند هماه با تیمش از بمب قدرتمند Lightmass برای انفجار و نابودی این شبکه استفاده کنند. گروه دلتا پس از درگیری هایی پراکنده موفق میشود دو نفر از فرماندهای اصلی گروه آلفا را پیدا کند و پس از پیشروی در تونل ها سرنخ هایی از پروژه پدر مارکوس بدست آورند که به نظر میرسد نقشه کامل تونل های زیر زمینی لوکاست ها بوده است.
سپس برای استفاده از این نقشه های به سمت آکادمی علوم ملی حرکت میکنند و پس از درگیری بسیار سنگین با لوکاست ها موفق به پیدا کردن نقشه سه بعدی تونل های زیر زمینی لوکاست ها و فرار از مهلکه میشوند. پس از این، از طرف فرماندهی COG خبر میرسد که بمب عظیم Lightmass را برای نابودی قلعه نظامی لوکاست ها سوار بر قطار کرده اند. گروه دلتا پس از این خبر با هلیکوپتر به ایستگاه قطار میرود. قطار حرکت کرده و گروه با زحمت خود را به قطار میرسانند و در کمال تعجب مشاهده میکنند که ژنرال RAAM از بمب محافظت میکند. مارکوس و یارانش بعد از درگیری ای سنگین موفق به کشتن ژنرال RAAM شده و هدایت قطار و بمب را به سمت قلعه نظامی لوکاست ها به عهده میگیرند.
در همین حین گروه دلتا با هلیکوپتر از قطار فرار میکند و بمب Lightmass درون تونل های قلعه منفجر میشود که باعث خوشحالی اتحادیه از نابودی لوکاست ها میشود. اما ناگهان صدایی از ملکه لوکاست ها پخش میشود:
«لوکاستها هنوز نابود نشدهاند و بزودی بر خواهند گشت»